در حدود 8 هزار سال قبل که به عصر نوسنگی معروف است، مردمی در منطقه وسیعی در آسیای جنوب غربی زندگی میکردند که برای نخستین بار در گروههای کوچک جمع آمده، در یک مکان ساکن شدند و اولین دهکدهها را به وجود آوردند.
آثار بهدستآمده از دوران پارینهسنگی، میانسنگی و پار نوسنگی، گواه بر فعالیت انسان در ساخت ابزار و وسایل سنگی چون تیغه است. ابزارهای دندانهدار و به شکلهای مختلف هندسی در مکانهایی مانند بیستون و غارهای هوتو و کمربند بهدستآمده گواه این ادعاست.
انسان دوران نوسنگی با الهام از همان شکلهای طبیعی و با آمیختن آبوخاک، اولین ظرفهای سفالی را ساخت و ناخواسته پا به عرصهای گذاشت که بعدها ابتکار و اقدام او در ساخت وسایل زندگی، صنایعدستی نام گرفت.
صنایعدستی در واقع محصولات و هنرهایی هستند که از مواد اولیه بومی هر منطقه و به کمک دست یـا ابزارهای دستی ساخته میشوند. ایران با تمدن چند هزارساله خود با این صنعت بیگانه نیست. صنایعدستی همچون میراثی ارزشمند از نسلهای پیشین به بشر امروزی رسیده است. شاید زمانی تصور این هم نمیرفت که آثار مردان و زنان سختکوش در جایجای جهان که یا بهضرورت نیاز زندگی و یا برحسب ذوق هنری ساخته و تولید میشد، مورد توجه قرار گیرد و به یک صنعت تبدیل شود.
سرزمین هزاره مرودشت با دارا بودن بافت محلی و بومی غنی خود چه از نظر جاذبههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی و چه از نظر برخورداری از هنر هنرمندانی که خلق آثار آنان از چند هزار سال پیش تاکنون مورد توجه بوده و مصداق بارز آن را میتوان در سفالهای منقوش و منحصربهفرد منطقه بانام سـفال تل باکون و هنر معماری سنگی تخت جمشید که تنها آلبوم سنگی جهان است، به چشم دید، همواره زبانزد جهانیان بوده است. سرزمین پرافتخار مرودشت با دارا بودن پنج بخش، دومین شهر پرجمعیت استان فارس و با قدمتی چند هزارساله، در حوزه صنایعدستی همیشه حرفی برای گفتن داشته است.
هر چند ساخت صنایعدستی از گذشتههای دور در این سرزمین وجود داشته و مردم منطقه برحسب مقتضیات مکان و زمان و نیازهای جامعه آن روز مبادرت بــه خلق آثاری میکردند که برای بشر امروزی شگفتآور است، اما در سالهای اخیر این تلفیق هنر و صنعت که روزگاری برحسب ضرورت اجتنابناپذیر دوران خود شکل میگرفت، توانسته است با رویکردی چندوجهی نظر علاقهمندان به هنرهای سنتی را جلب کند. اگر از زمان شکلگیری و دوران اولین پیدایش نشانههای زندگی بشری در این منطقه بگذریم (که البته آن نیز در جای خود و در حوزه هنرهای بومی منطقه بسی سخنها و رازها برای گفتن و نوشتن دارد) و پا فراتر نهاده و توقفی در زمان هخامنشیان که به اذعان بسیاری اوج درآمیختگی هنر و صنعت ایران بوده است، داشته باشیم، هنر دیرین منطقه مرودشت و پویایی و تلفیق هنر سنتی و صنعتی منطقه ملموستر به نظر میرسد.
اشیای زینتی و صنایعدستی به دست آمده از اکتشافهای باستانشناسان که در موزه باستان تخت جمشید وجود دارد، گواه این ادعاست که سرزمین هزارهها مرودشت مهد عرضه و ارائه تلفیق هنر و صنعت است.
گلمیخ مفرغی و میخ سر طلا وابسته به تزیینات معماری، اشـیای تزیینی سنگی به نام چشمهای مصنوعی بهکار رفته در تزیین مجسمههای سنگی، جوغن و یا همان هاون سنگی که از سنگ کوه تراشیده شده و برای آسیاب کردن و کوبیدن مورد استفاده قرار میگرفته، عطر دان از جنس سنگ مرمر سفید با تراش خاص و دورانی، دستبند و گردن بندهای سنگی و موارد بیشماری ازایندست که در موزه تخت جمشید به نمایش گذاشته شده، خاطر هر بینندهای را مفتخر به داشتن پیشینهای ارزشمند با صنعت هنری پیشرفته در آن زمان میکند.
پرواضح است اگر بهیقین تمام این اکتشافات را محصول دست مردم این منطقه قلمداد نکنیم و با اذعان به این امر بدیهی که در زمان هخامنشیان هنر و صنعت بهجای مانده در منطقه مرودشت و بهویژه تخت جمشید وامدار مهارت و هنر هنرمندان از اقصی نقاط قلمرو حکومتی هخامنشیان بوده است، این امر باز هم، سرزمین تاریخی مرودشت و بومیان هنرمند این خطه را از تلقی مهد تمدن و بستری غنی برای عرضه و ارائه تلفیق و هنر، جدا نخواهد کرد.
نگاهی به صنایعدستی مرودشت از گذشته تاکنون
صنایعدستی که در ابتدا و نه با این نام، که برای رفع احتیاجات روزمره بومیان سرزمین مرودشت، مانند سایر جوامع بشری در گذشتههای وجود آمده بود، به تدریج رشد و تکامل پیدا کرد و امروزه همان صنایعدستی در جایجای مناطق آبادینشین سرزمین مرودشت، نشاندهنده پیشینه فرهنگ نشان و هنر آن منطقه است.
دست بافتههای سنتی داری و غیر داری
بافتههای داری و غیر داری یــا زیراندازها که بــه دلیل کاربردی بودن این محصولات در کنار هنری بودن آن، توجه غالب مردم دنیا را به خود جلب کرده است، تنوع و قدمتی قرین قدمت سرزمین هزارهها مرودشت را دارد. تولید دست بافتهها، بهعنوان یکی از قدیمیترین صنایعدستی خطه مرودشت، در اکثر نقاط جغرافیای عشایری، روستایی و حتی شهری مرودشت از قدیم تاکنون رواج داشته است. تنوع این محصولات که عموماً بهعنوان کفپوش استفاده میشدهاند، تقریباً با تنوع فرهنگ این منطقه برابر است. قالیبافی، گلیمبافی، اُیی بافی، دولایه بافی، شیششه درمه بافی، سیاهچادر بافی، زیلوبافی و نمدمالی سنتی در این بخش از صنایعدستی مرودشت قرار میگیرند.
گیوهبافی
پایافزار گیوه که خنک، سبک و قابل شستشو است و به دلیل ویژگیهایی که مطرح شد در میان روستاییان و کشاورزان، از گذشته تا امروز مورد استفاده قرار میگیرد هم چنان در برخی از مناطق مرودشت از جمله روستای کندازی و دشتک رواج دارد.
بافتنیهای چوبی
سبد نوع دیگری از بافتنیهای چوبی منطقه مرودشت بهویژه درگذشته بوده که با استفاده از شاخههای ریز درختان محلی از جمله انار و یا بادامکوهی ساخته و معمولاً استفاده میشود، از جمله جای نان، جای لباس شسته، جای غلات و میوه، ساخت این سبدها با مصالح و مواد ارزان در منطقه بدون استفاده از دستگاهها انجام میشده و بسیار اهمیت داشته است.
متأسفانه امروزه به دلیل تغییرات اقلیمی و پوشش گیاهی مورد نیاز این هنر، از تولید سبدها کاسته شده است و تنها در بخشی از مرودشت بومیان منطقه، هرچند بهطور محدود، به این کار مشغول هستند. تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، سفالگری، سنگتراشی و حجاری سنگ و صنایعدستی چوبی از دیگر رشتههای غالب و مورد اقبال هنرمندان امروزی خطه مرودشت به شمار میرود.
* گزارش از اُلدوز روستایی، کارشناس صنایعدستی استان فارس
انتهای پیام/